بازی پارسیان - خرید

سایت جهت درج انواع مطالب و انتقال پیج رنک ساخته شده است

بازی پارسیان - خرید

سایت جهت درج انواع مطالب و انتقال پیج رنک ساخته شده است

رقابت بین حیوانات

وقتی از کنشهای متقابل بین جمعیت ها یا گونه های مختلف بحث می شود هدف از آن شکل ویژه ای از روابط بین افراد متعلق به گونه های مختلف با یکدیگر است. این ارتباط ، برخلاف مفهوم روابط متقابل که نشان دهنده تاثیر و تاثر بین محیط زندگی و موجودات است در واقع نوعی ارتباط بین جانداران برقرار است که از اراده و تصمیم جاندار منبعث می شود. در این مفهوم ، دو نوع ارتباط وجود دارد: یکی ارتباط بین افراد هم گونه و دیگری ارتباط بین افراد یک گونه با افراد گونه دیگر.
اکوسیستم:یک سیستم اکولوژیک که بعنوان یک اجتماع از ارگانیزم‌ها (گیاهان، حیوانات و دیگر ارگانیزم‌های زنده  در نظر گرفت که با محیط  در تعامل بوده و بعنوان یک واحد بیقاعده پویا و پیچیده عمل می‌نمایند.



کنشهای متقابل شکل ویژه ای از روابط متقابل اند. اما تفاوت ظریفی نیز در ماهیت کنش و رابطه وجود دارد که طبعا روی آوردن به مفهوم کنش متقابل را ضروری ساخته است. عبارت روابط متقابل وقتی بکار می رود که بین محیط زندگی و موجودات زنده تاثیراتی برقرار باشد مانند اثر دما و رطوبت محیط بر جانداران و اثر موجود زنده بر تغییر میزان مواد آلی یا شرایط فیزیکی محیط. ولی واژه برهم کنشهای بین جانداران بیانگر ارتباطاتی است که ناشی از رفتار به تعبیری از اراده و تصمیم جاندار باشد.

● انواع روابط ممکن بین گونه ها
رقابت ، همزیستی(همیاری و همسفرگی)، صیادی یا شکاگری یا طعمه خواری ، انگلی
رقابت
در رقابت یک موجود به چیزهایی که مورد نیاز موجود زنده دیگر نیز هست احتیاج پیدا می‌کند. مثلا جانوران بین یافتن غذا و لانه سازی و غیره با هم رقابت می‌کنند. در عمل رقابت گاهی دو رقیب با یکدیگر با خبر نیستند. بعضی از رقابت‌ها میان جانداران یک گونه و برخی دیگر در بین جاندارانی که از گونه‌های متفاوت است صورت می‌گیرد. موضوع مورد رقابت اغلب جانوران غذاست. رقابت تختصاص به جانوران ندارد. گیاهان نیز برای بدست آوردن نور ، آب و کانی‌ها با هم به رقابت می‌پردازند.
هم زیستی
هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است صورت‌هایی از هم زیستی عبارتند از:
هم سفرگی
در این نوع هم زیستی یکی از افراد ، نه سود می‌برند و نه زیان و دیگری سود می‌برد. مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکش‌دار ، بدن کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود می‌برد.
همیاری
در این نوع هم زیستی دو موجود زنده هر دو از یکدیگر بهره می‌برند- همیاری ممکن است داوطلبانه و یا اجباری باشد. همیاری گل‌سنگها اجباری است و قارچی که در ساختمان گلسنگ بکار رفته بدون جلبک سبز قادر به ادامه حیات است میان باکتری‌ها و گیاهان تیره نخود نیز همیاری است - همیار s شته و مورچه حالت اجباری دارد.
زندگی انگلی
در این نوع همزیستی یک موجود (انگل) سود می‌برند و موجود دیگر (میزبان) زیان.
زندگی صیادی
مستقیم‌ترین رابطه غذایی هنگامی وجود دارد که جاندار دیگر را بخورد. هر مصرف کننده‌ای که جانداری دیگر را بکشد و بخورد یک صیاد است و جانداری که خورده شود صید نام دارد.

● رقابت از دیدگاه دانشمندان
در رقابت دو طرف رابطه ، متقابلا برای یکدیگر محدودیت ایجاد می کنند. در اکثر موارد مفهوم رقابت را معادل تلاش برای بقا یا تنازع برای بقا ، اصطلاحی است که بوسیله داروین پیشنهاد شده، گرفته اند. هنوز بسیاری از مولفان رقابت را معادل مفهوم داروینی تنازع برای بقا می گیرند. برخی نیز نظیر هارپر تداخل متقابل را پیشنهاد می کنند و درباره مفهوم رقابت اختلاف نظرهای متعددی وجود دارد.

● مفهوم رقابت

شرط بروز رقابت تنها این نیست که جانداران متعدد از یک منبع زیستی بطور مشترک استفاده کنند بلکه علاوه بر اشتراک محدود بودن آن منبع بعنی عدم کفایت آن برای تامین همه متقاضیان ضروری است. به بیان دیگر مشترک بودن منبع محیطی شرط لازم است ولی شرط کافی نیست. به عنوان مثال ، جانداران هوازی به اکسیژن نیاز کاملا اصلی دارند، ولی به دلیل فراوانی آن در محیطف برای دسترسی به اکسیژن با یکدیگر رقابت نمی کنند.
همسایه بودن جانداران ، یعنی زیستن آنها در یک منطقه معین ، شرط اجتناب ناپذیر برای بروز رقابت بین آنهاست اما این شرط بطور دقیق به معنای واقعی کلمه تنها در مورد گیاهان و جانوران ساکن صدق می کند جانوران متحرک می توانند با جانوران دیگری که نه آنها را می بینند و نه صدای آنها را می شنوند رقابت داشته باشند اما این توضیح به معنای نفی شرط همسایگی در مورد جانداران متحرک نیست بلکه این گروه از رقیبها به نحوی با هم همسایه یکدیگرند. بنابراین بودن در یک منطقه معین برای اشتراک در استفاده از یک منبع محیطی ، شرط حتمی است. ولی این اشتراک با وجود داشتن فاصله محدود به نحوی که عبارت همسایه بودن به معنای دقیق کلمه به آن اطلاق نشود می تواند بروز کند.

● شکلهای رقابت
شکلهای رقابت بر حسب منبعی که بهره وری مشترک و همزمان در آن موجب بروز این پدیده می شود، متنوع اند. رقابت در بین گیاهان اغلب برای اشغال فضای محدود در بالاتر از سطح خاک بین شاخ و برگ گیاهان و در زیر خاک بین ریشه ها رخ می دهد محدودیت عوامل زیستی دیگر نظیر آب ، نمکهای کانی و غیره نیز بر این لیست افزوده می شود. در بین جانواران ، رقابت عمدتا برای بهره وری از منابع غذایی مشترک ، ندرتا برای اشغال فضا جهت ساختن لانه و رعایت حریم است. رقابت فرایندی است که می تواند هم بین افراد متعلق به یک گونه و هم بین افراد متعلق به گونه های متمایز رخ دهد.

● مکانیزم رقابت
رقابت برای منبع ( رقابت غیر تعرضی): این شکل از رقابت وقتی رخ می دهد که افراد متعلق به گونه واحد یا گونه های مختلف یک منبع محیطی را که با محدودیت و کمیابی روبروست مورد استفاده قرار می دهند و آنرا از دسترس متقضیان دیگر خارج می سازند.

رقابت آمیخته با اقدام ( رقابت تعرضی): این شکل از رقابت وقتی بروز می کند که جاندارانی برای دستیابی به یک منبع ، برای یکدیگر ممانعت و مزاحمت ایجاد کنند، شرط بروز این الزاما محدودیت منبع نیست، بلکه می تواند در حالاتی که منبع مورد نظر با کمیابی و محدودیت نیز مواجه نباشد، بروز کند.

● نتیجه
از اینکه گفته شد رقابت دو مکانیزم متفاوت دارد، نباید چنین نتیجه گرفت که هر شکل یا هر موردی از بروز رقابت باید یکی از مکانیزم فوق را بکار برد، بلکه بر عکس گاهی رقابت با یک مکانیزم و برخی اوقات ، با استفاده از هر دو مکانیزم صورت می گیرد. رقابت یک پدیده مطلق یا تابع قاعده همه یا هیچ نیست به تعبیر پیانکا رقابت مثل جریان برق نیست که تابع قطع و یا وصل شدن کلید باشد به این معنا که رقابت در کلیت خود یا کاملا برقرار باشد و یا مطلقا تظاهر نکند. بلکه رقابت تغییری طیف گونه یا اتصالی در طول یک طیف ممتد دارد و می تواند درجات مختلف یا شدتهای متفاوتی داشته باشد و این شدتها در طول زندگی هر فرد نیز نوسان کند.

چگونه می توان در سطح اینترنت موفق بود؟

هر کسی در اینترنت به دنبال بهترین روشی است که از طریق آن هر چه سریعتر به پول برسد. افرادی که بهترین روشها را از دید خود ارائه می کنند مایل هستند که شما روش آنها را باور کنید.
 اما واقعاً چه روشی « بهترین روش » است؟ خوب اگر به گفته های آنها گوش فرا دهید، واضح است که می گوئید فقط روش آنها بهترین روش است.
 « 5 دلار خود را در عرض 30 روز بدون تلاش به 50 میلیون دلار تبدیل کنید» آیا بیل گیتس نیز در همان دوران 30 روزه فعالیت اولیه خود چنین ثروتی بدست آورد. شک دارم که او بگوید حتی امروز بدون هیچ کوششی به جایی رسیده باشد. آیا می خواهید به حرف این افراد دغل گوش کنید یا واقعاً می خواهید از طریق اینترنت درآمد کسب کنید؟
توقع بی جا در مورد سریع ثروتمند شدن از طریق اینترنت مثل این است که در گوشه ای بنشینیم و منتظر باشیم که شماره قرعه کشی لاتاری را اعلام کنند و ما برنده شویم.
اعتقاد دارم که ما با هوشتر از این حرفها هستیم. ما اعتقاد داریم که تنها راه موفقیت در هر چیز نیازمند تلاش و کار فراوان، انگیزه، پشت کار و کمی شانس است. حالا اجازه دهید هر کدام از این نکات را توضیح دهم.


 تلاش فراوان
 مسلماً قصد ندارید کامپیوترتان را روشن کنید. دور از کامپیوتر قدم بزنید و دست آخر هم انتظار داشته باشید کارتان به سرانجامی موفقیت آمیز بینجامد.
باید روی کامپیوترتان کار کنید. هر چه کارهای سازنده تر و مفید تری در وب سایت خود و فعالیتهای تجاری خود انجام دهید، پاداش بزرگتری نیز نصیب شما می شود.
توجه داشته باشید که گفتم « کارهای سازنده »
حتی می توان روزی 20 ساعت روی وب سایت خود کار کرده و هیچ کار مفیدی برای شغل و تجارت خود انجام نداد. باید بر فعالیتهای خود متمرکز شوید یا بتوانید کاری سازنده انجام دهید.
حال به روش دیگر: اگر روزی 20 ساعت وقت صرف کنید تا میزان محبوبیت سایت خود را بالا برده، طرحهای آن را تصحیح کنید، بر روی آن تبلیغ کرده و تجربه کسب کنید که چه چیزی موثر واقع شده و چه چیزی کارآیی ندارد، به نتایج خارق العاده ای دست خواهید یافت.
بسیاری از وب سایتها بطور باورنکردنی شکست می خورند نه بدین دلیل که صاحبان آن به اندازه کافی کار نکرده اند، بلکه بیشتر به این سبب که هوشمندانه کار نکرده اند.
انگیزه
چگونه می توانید همیشه با انگیزه باقی بمانید و روزها و ماهها چسبیده به مانیتور بدون خستگی کار کنید؟ آیاد دلیل خستگی ناپذیری شما این است که فکر می کنید بالاخره روزی فعالیت تجاری شما به نتایج موفقیت آمیزی خواهد رسید. ؟ آیا واقعاً کاری که از آن تصاویر متنفرید می توانند برای شما عمری داشته باشد؟ باور کنید اگر از چیزی متنفر باشید نه تنها به نتیجه ای نمی رسید، بلکه هر روز ناراحت تر و کسل تر خواهید شد. بنابراین چطور می توان با انگیزه باقی ماند؟ فکر می کنم مهمترین و بهترین انگیزه برای شما این است که موضوع مورد علاقه خود را انتخاب کنید .
اگر در زمینه ای کار می کنید که از آن لذت می برید، نتایج ناامید کننده کمتر به سراغ شما آمده و تاثیر کمتری روی شما خواهند داشت. اگر تلاش خود را در زمینه ای به کار گیرید که هیچ علاقه ای به آن ندارید ... حتی پیش از آنکه شروع به کار نمایید، شکستتان حتمی خواهد بود.
یک لحظه به گفته های من فکر کنید؟ دوست دارید وقتتان را چگونه بگذرانید؟ موضوع مورد علاقه شما چیست؟ آیا هنگامی که بر روی موضوع مورد علاقه خود کار می کنید انرژی می گیرید؟ آیا کسی که عاشق کارش است بعد ازظهر پنجشنبه مدام به ساعت نگاه می کند که چه زمانی کارش تمام می شود؟
آیا یک تماشاچی و علاقمند به ورزش آرزو می کند که ای کاش فصل فوتبال کوتاهتر بود؟ اگر شغل خود را حول موضوعی که به آن علاقه دارید، توسعه می دهید، اگر از صرف وقت برای آن لذت می برید،
 اگر نمی توانید بیش از این صبر کنید که به خانه رفته و کامپیوتر خود را برای کار بر روی موضوع خود روشن کنید... در این صورت انگیزه دیگر برای شما معنی خاصی نمی تواند داشته باشد، زیرا خود معدن انگیزه هستید.
پشتکار
باید سخت به کارتان بچسبید. رهایش نکنید. امید خود را از دست ندهید. شاید اوقات بدی نیز به سراغتان بیاید، اما باید به کارتان ادامه دهید.
ممکن است آنقدر که انتظار داشتید در یک ماه در آمد کسب نکنید ، شاید به اندازه رقیب خود مشترک یا بازدید کننده کسب نکنید. این عوامل بازدارنده و ناراحت کننده حقیقت زندگی هستند .
آنها را بپذیرید و به گونه ای مناسب کنار بیاید. از اشتباهات خود درس بگیرید و کار خود را ادامه دهید. اگر در خلال زمانهای ناخوشایند روش درستی را به کار گیرید، آنوقت اوقات خوشایند بسیار شیرین تر خواهند بود.
شانس

البته به هر حال کمی هم شانس در کارها دخیل است. اما اگر خطی مش های بالا را پیگری کنید، آنوقت می توانید شانس خوب را خودتان بسازید.
شانس خوب وقتی به شما لبخند می زند که زمان درست را درک کرده باشید. شانس وقتی به سراغ شما می آید که در لحظه های بحرانی تصمیمات عاقلانه ای بگیرید. شانس یعنی ارزان بخرید و گران بفروشید. شانس یعنی اگر اشتباهی کردید قبل از اینکه آن اشتباه همه چیز را در هم بریزد، سعی در اصلاح آن داشته باشید.
هر قدر که درباره موضوع مورد نظر خود اطلاعات بیشتری داشته باشید، هر چه زمان بیشتری برای آموزش خود در آن زمینه صرف کنید، هر چه بیشتر کار کنید تا در زمینه کاری خود تخصص بیشتری کسب کنید ، به همان نسبت شانسی بیشتری خواهید داشت.
اگر از تمام چم و خم صنعت و کار خود خبر داشته باشید، در زمان مناسب در مکان صحیحی خواهید بود. دیگر اطلاع دارید که چه زمانی باید خرید و چه زمانی باید فروخت.
می دانید که چه تصمیمی و در چه زمانی باید گرفته شود. آیا می خواهید اشتباه خود را تصیح کنید؟ کاری که لازم است انجام دهید این است که نظرات و عقاید را بررسی کرده و آنهایی را که کارآیی ندارند دور بریزید. کنار ننشسته و همه چیز را به سرنوشت نسپارید ... شانس و سعادت خود را خودتان بسازید؟
بنابراین هر وقت از من می پرسند که چطور می توان در اینترنت موفق بود به آنها می گویم که سخت کار کنند، موضوعی را انتخاب کنند که به آن علاقه مند هستند، هر چیزی را که به آن موضوع مربوط است فرا بگیرید، به وقت ناراحتی و شکست مقاوم باشند و سخت به کارشان مشغول شوند

کاربرد رسانه های آموزشی درآموزش کشاورزی

عصرکنونی را عصر ارتباطات نامیده اند و بارزترین نماد ارتباطات"رسانه ها" می باشند. امروزه رسانه ها به منزله کانال های اصلی اطلاع رسانی و انتقال دانش و اطلاعات بشری، در آموزش و یادگیری و توسعه فرهنگ وتمدن بشری نقش فزاینده ای ایفا می کنند.
رسانه ها به عنوان ابزاری برای انتقال پیام های آموزشی، جایگاه والایی در نظام آموزش کشاورزی دارند. در همه جوامع، این نظام از رسانه ها به عنوان مهمترین ابزار توسعه استفاده های شایانی کرده اند. رسانه ها، دانش، مهارت واطلاعات را در زمان کم و باهزینه اندک دراختیار انبوه کشاورزان وبهره برداران قرار می دهند.
چنانچه بخواهیم همانند دیگر کشورهای جهان ازرسانه‌های آموزشی برای توسعه دانش ومهارت های تولیدکنندگان و بهره‌برداران بکار ببریم؛ می بایست برخی دیدگاه ها، افق و اهداف روشن و بسترهای مناسب را در شناخت، تولید و کاربرد رسانه های آموزشی فراهم کنیم.



مقدمه
جهان امروز، جهان پیشرفت درعرصه فناوری و آموزش و ترویج آن در بخش های مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی است. بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی، موجب بازنگری در شیوه های سنتی آموزش کشاورزان و روستائیان بزرگسال فعال در بخش کشاورزی شده است. ازاین رو، تلاش برای یافتن شیوه های جدید به ضرورت انکار ناپذیر عصر ما تبدیل شده است.
ازسوی دیگر، اهمیت توسعه کشاورزی و نقش حیاتی آن در پیشبرد اهداف کلان کشورها، به ویژه کشورهای درحال رشد بر کسی پوشیده نیست و باور کارشناسان و دست‌اندرکاران امر براین است که تحقق این مهم بیش از هر چیز در گرو توسعه و مدیریت صحیح منابع انسانی مولد و کارآفرین است.
دراین راستا، آموزش کشاورزی عاملی برای پذیرش فناوری‌های نوین و به‌کارگیری روش‌های علمی کشاورزی توسط تولیدکنندگان و بهره‌برداران است. مهارت ها و توانمندی آنان برای استفاده بهینه از نیروها و استعدادهایشان را شکوفا می سازد و به ارتقای توان تولید محصولات کشاورزی منجر شود.
شیوه های سنتی آموزش کشاورزی، به دلیل وابستگی به مؤلفه هایی مانند محیط فیزیکی، تعداد محدود مربیان، تعداد انبوه متقاضیان،گستردگی فزاینده موضوعات علوم وفنون کشاورزی و... عملاً فرصت های برابر آموزش کشاورزی را از کشاورزان و روستائیان بزرگسال روستایی فعال در بخش کشاورزی به عنوان مخاطبان اصلی سلب کرده است. اما در صر حاضر که با حضور بی بدیل رسانه های ارتباط جمعی، دنیا به دهکده ای کوچک تبدیل شده است، دیگر نمی توان به شیوه های سنتی آموزش کشاورزی اکتفا کرد. درواقع باید از تجارب دیگران آگاه شد و با هدف رشد و توسعه بخش کشاورزی در حیطه فعالیت های آموزشی به کاربست.
دردنیای امروز، رسانه های ارتباطی اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری مانند برنامه های مستند تلویزیونی، میان برنامه وکلیپ، انیمیشن وگرافیک، مجموعه تلویزیونی داستانی کوتاه، مجموعه تلویزیونی آموزشی، برنامه های تلویزیونی داستانی، برنامه های رادیویی داستانی، فیلم های آموزشی، اسلاید نوار، اسلاید ویژن، عکس، بسته آموزشی، نمایش میدانی، جشنواره، پیام نمای، مدارس رادیویی وتلویزیونی، نشریه، کتاب، جزوه، مجله، چارت، پوستر و... به دلیل دارا بودن مجموعه ای از ویژگی ها مانند: جذابیت، فراگیربودن، دسترسی آسان و دائم به یکی از مهمترین ابزارهای آموزشی تبدیل شده اند. بنابراین، شناخت، تولیدو کاربرد رسانه های آموزشی درفرایند آموزش کشاورزی بیش از پیش ضروری می نماید.

اهمیت رسانه ها و فعالیت های رسانه ای
مهمترین وظیفه نظام آموزش کشاورزی، آموزش دانش و مهارت کشاورزان و روستائیان برای افزایش توانمندی های آنان و مآلا توسعه کشاورزی مبتنی بردانایی است. رسانه های آموزشی، ابزارهایی هستند که امکان دسترسی عموم کشاورزان و بهره برداران روستائی را به منزله تولیدکنندگان بخش کشاورزی به آموزش های حرفه ای فراهم می کنند. به همین دلیل و با توجه به تنوع روز افزون نیازهای این گروه از مخاطبان، رسانه های آموزشی می توانند در تمامی عرصه های دانش و فرهنگ کاروتولید پاسخگوی نیازهای آموزشی آنان باشند. برخی اهمیت های کاربرد رسانه های آموزشی در آموزش کشاورزی به این شرح است:
- ایجاد فرصت های برابر آموزش ویادگیری علوم وفنون کشاورزی برای تمامی جامعه تولیدکننده بخش کشاورزی.
- تامین و تکمیل نقصان های نظام آموزش کشاورزی به منظور بهبود کمی و کیفی آموزش های موردنیاز تولیدکنندگان بخش کشاورزی.
- گسترش آموزش کشاورزی درکلیه گرایش ها وزمینه های علوم وفنون کاربردی و بهنگام کشاورزی.
- فراهم ساختن شرایط مناسب برای ارایه آموزش های تخصصی کشاورزی به منظور زیرپوشش بردن تولیدکنندگان بخش کشاورزی در اقصی نقاط کشور.
- ارایه امکانات مناسب رسانه ای موردنیاز در حوزه های کشاورزی با هدف افزایش تولید وتسریع آهنگ خوداتکایی.

مخاطب شناسی رسانه های آموزشی
مخاطبان رسانه های آموزشی همه اشخاص حقیقی و حقوقی هستند که به طورمستقیم یاغیرمستقیم در تولید و افزایش کمی وکیفی محصولات کشاورزی نقش دارند. این مخاطبان عموما شامل کشاورزان و بهره‌برداران بخش کشاورزی هستند که ممکن است ساکن شهرویا روستا باشند، دربخش دولتی یا خصوصی شاغل باشند، درزمره نیروهای مولد یا پشتیبان قرار گرفته باشند یا از دستاوردهای بخش کشاورزی متنفع شوند. یادآور می شود که رسانه های آموزشی درواقع محمل نشر و اشاعه دانش و اطلاعات کشاورزی برای ایجاد تغییر سازنده دردانش و رفتار حرفه ای این مخاطبان بخش کشاورزی هستند.
براساس این که کشاورزان و بهره‌برداران در کدام زمینه تخصصی و فنی بخش کشاورزی فعال باشند، می توان آنان را در گروه های هدف بی شماری تقسیم نمود. که ازاین جمله می توان به دو گروه اصلی زیر اشاره نمود:
گروه اول: فعالان زیر بخش تولیدات گیاهی، مانندگندم کاران، جنگل نشینان، برنجکاران، صیفی کاران، جالیزداران، کلزاکاران، جوکاران، سبزی کاران، پنبه کاران، بهره برداران و حافظان منابع طبیعی، رانندگان کمباین، کارگران کشاورزی، باغداران، هرس کاران، کارگران سمپاش، چایکاران و...
گروه دوم: فعالان زیر بخش تولیدات دامی، مانند پرورش دهندگان مرغ گوشتی و مرغ تخمگذار و مرغ اجداد و...، گاوداران، نوغانداران، ماهیگیران، پرورش دهندگان آبزیان، پرورش دهندگان شتر مرغ، زنبورداران، کارگران سالن های پرورش دام و طیور، پرورش دهندگان جوجه یک روزه و...
برخی رسانه های مهم برای کاربرد در آموزش کشاورزی
برخی از رسانه های آموزشی که در نظام آموزش کشاورزی کاربری بیشتری دارند، به این شرح است:
اسلایدنوار: اسلایدنوار یک رسانه دیداری- شنیداری(شامل اسلاید و نوارصوتی)است. این رسانه دانش، مهارت و اطلاعات کشاورزی را به طور مرحله ای برای یادگیری و کاربرد در اختیار کشاورزان و بهره‌برداران قرار می دهد. هدف اصلی این رسانه، تسهیل وتسریع یادگیری درنزد مخاطبان ازطریق بهره برداری از آن در کلاس ها و جلسات آموزشی وی توسط مربیان ومروجان است.

فیلم آموزشی: فیلم آموزشی، رسانه ای دیداری- شنیداری است که دانش، اطلاعات و مهارت های کاربردی ومورد نیاز کشاورزان و بهره‌برداران را درحوزه علوم وفنون کشاورزی به آنان ارائه می کند همچنین، فیلم آموزشی برای تغییر نگرش، رای و بینش مخاطبان به منظور قبول روش ها، مهارت ها و ایده های نوین کاربرد فراوان دارد.

برنامه های تلویزیونی: برنامه های تلویزیونی با بهره گیری از هنر، تکنیک و مبانی تولید برنامه های تلویزیونی وبهره جستن از اصول  وفناوری آموزش واطلاعات، مجموعه دانش و اطلاعات عمومی وتخصصی کشاورزی را برای مخاطبان خود تولید و ارائه می کند. هدف اصلی این برنامه ها، بهره گیری ازرسانه تلویزیون برای انتقال اطلاعات دانش، مهارت وفنون کشاورزی ونیز تقویت علائق و توانمندی کشاورزان و بهره‌برداران و نشرنوآوری و شیوه های نوین تولید است.

برنامه های رادیویی: برنامه های رادیویی ازطریق به کارگیری هنر وفنون برنامه سازی شنیداری، مجموعه دانش و اطلاعات عمومی وتخصصی کشاورزی را برای کشاورزان و بهره‌برداران خود تولید و ارائه می کند. هدف اصلی این برنامه ها، بهره گیری ازرسانه رادیو به عنوان یک بستر مناسب برای انتقال اطلاعات دانش وفناوری ونیز تقویت علائق و گرایشات کشاورزان و بهره‌برداران برای تغییر درنظام سنتی کشاورزی و تنفیذ نوآوری ویافته های نوین شیوه های تولید است.

میان برنامه های تلویزیونی: میان برنامه های تلویزیونی حامل یک پیام آموزشی است که با استفاده ازهنرگرافیک ونقاشی(انیمیشن) وتصویرسازی تلویزیونی باساختاری داستانی یا مستند دانش، اطلاعات و مهارت های مورد  نیاز کشاورزان و بهره‌برداران  را به آنان ارائه می کند.

فیلم تلویزیونی: فیلم تلویزیونی، فیلمی آموزشی است که متناسب با مولفه های رسانه تلویزیون تولید می شود. فیلم های تلویزیونی براساس نیازسنجی آموزشی از کشاورزان و بهره‌برداران و با هدف توانمندسازی آنان تهیه می شود.

تله تکست: پیام نمای کشاورزی، رسانه ای دیداری- نوشتاری است که با بهره گیری از رسانه تلویزیون متن های آموزشی واطلاع رسانی  را برای کشاورزان و بهره‌برداران عام وخاص منتشر می کند.

پیامک: امروزه با گسترش روزافزون صنعت نوین مخابرات و ارتباطات، تلفن همراه در بحث ارتباطات کشورمان جایگاه والایی کسب کرده است. خصوصا این که گسترش و پوشش این ابزار ارتباطی در سطح کشور بسیار وسیع و دردسترس عموم مردم می باشد. ازآن جا که پیام های آموزشی واطلاع رسانی گاهی اضطراری و بسیار مهم است، ارسال و انتقال آن ها به کشاورزان و بهره‌برداران از طریق پیامک میسر و آسان می باشد؛ بهره برداری از تلفن همراه بسیار ضروری است. دسترسی بسیار آسان، نیاز نداشتن به مهارت های فنی برای استفاده، ارزان بودن، قابلیت انتقال سریع پیام و... از جمله مزایای این ابزار ارتباطی است. در پیامک ارائه اطلاعات به صورت نوشتاری صورت می گیرد.

تلفن گویا: تلفن گویا یکی از رسانه های شنیداری است. دراین رسانه  مجموعه ای ساماندهی شده از اطلاعات فنی وکاربردی درموضوعات وگرایش های دانش و علوم کشاورزی تهیه وتدوین می شود و دردسترس کشاورزان، بهره برداران وعموم علاقمندان قرارمی گیرد. این دسترسی از طریق سامانه های الکترونیکی(رایانه) ومخابراتی(تلفن) عملی و اجرا می شود. دسترسی آسان، عدم نیازبه مهارت ها و دانش فنی برای بهره برداری، ارزان بودن، قابلیت روزآمد شدن، پیام رسانی فوری و بهنگام، قابلیت دسترسی مکرر به پیام مورد نظر و... از جمله مزایای این رسانه می باشد. در تلفن گویا ارائه اطلاعات هم به صورت شنیداری و هم چاپی و نیز ضبط پیام های کشاورزان و بهره‌برداران میسر است.
بسته های آموزشی: بسته های آموزشی(کیت های آموزشی)، مجموعه ای متشکل ازیک یا چند رسانه نمونه از رسانه های بالا می باشند که درآن هررسانه بخشی از وظیفه آموزش را برعهده دارد. هدف عمده بسته های آموزشی، بهره گیری از خصلت های گوناگون رسانه ها در فرایند یادگیری و آموزش اصیل واثربخش در جهت ارائه دانش، اطلاعات و مهارت های کاربردی ومورد نیاز کشاورزان و بهره‌برداران را درحوزه علوم وفنون کشاورزی است.

گستره طراحی، تولید و کاربرد رسانه های آموزشی:
برنامه ریزی وتولید رسانه های آموزشی می تواند در دو گستره ملی و محلی صورت گیرد. درواقع، می توان حیطه های تولید و کاربرد رسانه های آموزشی را در دو بخش زیر خلاصه نمود:

الف- گستره ملی:
محتوا و ساختار رسانه های ملی، مناسب همه تولیدکنندگان بخش کشاورزی در پهنه کشور می باشد. این رسانه ها ازطریق واحد های سازمانی ستادی رسانه های آموزشی بخش کشاورزی و یا از طریق برنامه ریزی و نظارت آن ها توسط بخش خصوصی طراحی وتولید می شوند. محتوای رسانه های ی ملی، برپایه نیازهای آموزشی عموم کشاورزان و بهره‌برداران  تهیه و تدوین شده، سپس فرایند برنامه ریزی وتولید آن ها انجام می شود. بنابراین، تولید و کاربرد رسانه های آموزشی از طریق سیاستگزاری، برنامه ریزی، بودجه ریزی و نظارت و ارزیابی کمی وکیفی واحد های سازمانی ستادی صورت می گیرد.

ب- گستره محلی:
محتوا و ساختار رسانه های محلی منطبق بر مولفه های بومی است. این رسانه ها توسط واحد سازمانی مستقر در واحدهای سازمانی استانی طراحی وتولید می شوند. محتوای رسانه های محلی، برپایه نیازهای آموزشی تولیدکنندگان محلی  تهیه و تدوین شده، سپس فرایند برنامه ریزی وتولید آن ها طی می شود.

فرایند طراحی و تولید رسانه ها برای آموزش کشاورزی:
براساس تجارب موجود، وظایف طراحان و تولیدکنندگان رسانه های آموزشی پیروی از استانداردها، برنامه ریزی، تولید، کنترل کیفیت و ارزیابی فنی(کمی وکیفی) رسانه های آموزشی است. فرایند تولید رسانه های آموزشی شامل نیازسنجی، تدوین محتوا، طراحی ساختار، برنامه ریزی واجرای عملیات تولید، مراحل فنی و آماده سازی و کنترل کیفیت(ارزیابی آزمایشی) است. سه مرحله اساسی تولید رسانه ها، که فرایندی پیچیده و نسبتا طولانی دارد به این شرح است:
1- تدوین محتوا: محتوای آموزشی رسانه ها توسط واحدهای سازمانی تخصصی تهیه وتدوین می شود. درواقع، این واحدهای سازمانی وظیفه مهندسی پیام های آموزشی مورد استفاده در تولید رسانه ها را برعهده دارند.
2- برنامه ریزی تولید: برنامه ریزی تولید که مشتمل بر طراحی ساختار و مراحل فنی وآماده سازی ها بر پایه اسلوب تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات است، توسط طراحان و تولیدکنندگان رسانه موردنظر انجام می شود.
3- تولید انبوه وتوزیع: درمرحله پایانی رسانه های تولید شده، مرحله تولید انبوه و تکثیر نهایی را طی کرده و برای کاربران مختلف توزیع می شود.

ارمغان های کاربرد رسانه ها در آموزش کشاورزی:
با توجه به تنوع وسیع نیازهای آنان به علوم وفنون کشاورزی اهمیت رسانه های بیشتر آشکار می شود. رسانه های آموزشی امکان دسترسی کشاورزان و بهره‌برداران را به دانش واطلاعات فراهم می کنند. این درحالی است که فعالیت های آموزشی مبتنی بر حضور در کلاس و آموزش و یادگیری معلم محور، پاسخگوی حل مشکلات فنی و حرفه ای رو به تزاید جمعیت انبوه کشاورزان و روستائیان نمی‌باشد؛ بنابراین، توسعه و کاربرد رسانه های آموزشی درفرایند فعالیت های آموزش غیرحضوری و دانایی محور بسیار ضروری است.
با این وصف، برای پاسخگویی به تقاضای روزافزون کشاورزان و بهره‌برداران در زمینه یادگیری دانش واطلاعات کشاورزی، نیاز به رسانه ها بیش از پیش احساس می شود. در این راه، لازم است علاوه بر حمایت سازمان‌یافته از فعالیت های رسانه ای، اقدامات اساسی‌تری به عمل آید تا موارد زیر که در زمره ارمغان های تولید و کاربرد رسانه های آموزشی محسوب می شوند، تحقق یابد:
- ایجاد فرصت دسترسی عموم کشاورزان و بهره‌برداران به رسانه های آموزشی.
- بهبود کمی و کیفی رسانه های آموزشی موردنیاز کشاورزان و بهره‌برداران.
- گسترش وتولید رسانه های آموزشی درزمینه های گوناگون علوم وفنون کشاورزی.
- فراهم ساختن شرایط برای زیرپوشش بردن کشاورزان و بهره‌برداران در اقصی نقاط کشور.
- نیازسنجی محتوایی رسانه های آموزشی به دلیل تغییروتحولات پی درپی دانش، علوم و حرف کشاورزی می بایست به روز و بهنگام صورت گیرد.
- گرچه تاحدودی ازظرفیت های صداوسیما برای پخش برنامه های آموزش کشاورزی استفاده می شود؛ اما باید شرایطی تامین شود تا برنامه های بیشتری تهیه و پخش شود و ازاین راه به موفقیت های لازم دست یافت.
- برای تحقق هدف ارتقاء کیفی رسانه های آموزشی، ضروری است با تدوین واجرای استانداردهای تولید ونظارت همه جانبه برروند بکارگیری آن ها زمینه مناسب را فراهم نمود. 
 - برای دستیابی آموزش کشاورزی به سهم بیشتری از برنامه های صداوسیما، باید با حمایت های موثر مسئولان ذیربط درجهت تدوین ومصوب نمودن سازوکارهای لازم برای این کار، اقدام لازم به عمل آید.
- گسترش رسانه ها در حوزه رسانه های الکترونیک و مجازی یک ضرورت امروز برای آموزش روستائیان است.

چالش های پیش روی توسعه و تولید رسانه های آموزشی و راه های رهایی از آن ها
نظام آموزش کشاورزی با وضعیت پیچیده ای مواجه است. این نظام برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های جدید، ضرورت حمایت وپشتیبانی از توسعه و تولید رسانه های آموزشی را قطعی کرده است. ضرورت این امر هنگامی اهمیت بیشتری پیدا خواهدکرد که بدانیم چالش های متعددی پیش روی کشاورزان وبهره برداران قرار دارد. از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1- رقابت در بازار: در قرن حاضر تسریع روند جهانی شدن که از اواخر سال های1980 و با فروپاشی نظام شوروی سابق اتفاق افتاد، چالش های جدیدی چالش های جدیدی را پیش روی نظام کشاورزی قرار داده است. چالش هایی مانند افزایش تولیدات کشاورزی، توسعه صنایع غذایی، تولید محصولات ارگانیک و افزایش کیفی تولیدات، رقابت فزاینده باتولیدکنندگان خارجی، تقاضای فزاینده برای غذا وپاسخگویی به بازارمحصولات کشاورزی، به کارگیری فناوری های نوین وانطباق با تاثیرات همه جانبه برای تربیت تولیدکنندگان بخش کشاورزی و... ضرورت آموزش رسانه ای کشاورزی را برای مولدین بخش کشاورزی بیش ازپیش ضروری ساخته است.

2- ضرورت تربیت تولیدکنندگان آینده: کشاورزی به عنوان محور توسعه پایدار، وظیفه تربیت نیروی انسانی ماهر جهت تولید بهتر وبیشتر و عرضه به بازار پراز رقابت جهانی رانیز برعهده دارد. درعین حال، ماموریت خطیر آماده کردن نسل جوان روستا و کشاورززاده برای زندگی مولد دربخش کشاورزی را عهده دار است. براین اساس،ضروری است که  نظام آموزش کشاورزی با تدوین یک برنامه رسانه محور، نه تنها پاسخگوی مشکلات فعلی این نظام باشد، بلکه بتواند نیروی انسانی را برای ورود به عصر اقتصاد رقابتی آماده کند.

3- یادگیری بهتر، بیشتر و همه جانبه: توسعه وگسترش مراکزآموزش کشاورزی خصوصا مراکزآموزش عالی برای تامین وتربیت نیروی انسانی، تغییردر ساختار نظام آموزش کشاورزی، تغییردرنحوه ارائه خدمات و نیز انتشار کتاب ومقالات علمی و پژوهشی درباره مسائل ومشکلات کشاورزی نشان دهنده بخشی از تلاش ها است. به رغم این تلاش ها هنوز هم توسعه کشاورزی تا حد مورد انتظار تحقق نیافته است. دراین راه، بهره گیری از برنامه های رسانه محور بسیار مهم است.

4- تقاضای فزاینده برای غذا: به رغم اهمیت استراتژیک آن در استقلال و خودکفایی تولید مایحتاج حیاتی مردم، همواره از مشکل رشد و توسعه و بهره‌گیری از تکنولوژی و فناوری‌ها و مهارت‌های مورد نیاز در امر تولید و بهره‌برداری از منابع رنج می‌برد. این درحالی است که هرروز بیشتر از روز گذشته تقاضا برای غذا فزاینده تر می شود.پس استفاده از رسانه های انتقال دهنده دانش و مهارت های کشاورزی اهمیت فراوان دارد.
برای رهایی از چالش های بالا، می بایست برخی دیدگاه ها، افق و اهداف روشن و بسترهای مناسب را در تولید و کاربرد رسانه های آموزشی فراهم کنیم. ازجمله:

1- توسعه مشارکت بخش خصوصی: اینک که مفاد اصل 44 قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ گردیده است، ضروری است بیش از گذشته فرایند تولید رسانه های آموزشی به بخش خصوصی متخصص و علاقمند محول شود.   

2- توسعه منابع انسانی کارآزموده: برای تحقق راهبرد ها وسیاست های نوین تولید وکاربرد اثربخش رسانه های امروزی، شرط و الزام حیاتی وجود منابع انسانی متخصص هم برای تولید وهم برای کاربرد این رسانه ها می باشد. روشن است بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز فناوری آموزشی در تولید وکاربرد رسانه ها تنها با دستان منابع انسانی ماهر و بهنگام مقدوراست.

3- به سوی آموزش و مجازی: بهره برداری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند تولید و کاربرد رسانه های ی به منظور آسان وسریع نمودن چرخه اطلاع رسانی وانتقال پیام های  یک الزام اساسی زمان حال است.

4- برقراری ارتباط دوسویه رسانه ای: تحقق نظام آموزش کشاورزی پاسخگو به منزله یک نظام اثربخش، نیاز به تولید وکاربرد رسانه های پاسخگو دارد. بنابراین هم اکنون ضرورت دارد تا رسانه های آموزشی ازاین قابلیت برخوردار شوند. تولید انواع رسانه ها که واکنش یادگیری را در کشاورزان و بهره‌برداران تقویت می کنند؛ می بایست در دستور کار قرارگیرند.

5- بهبود بخشی روند تولید رسانه های آموزشی: بحث تولید رسانه های آموزشی در حوزه آموزش کشاورزی بناچار یک موضوع انحصاری است. دلایل بوجود آمدن چنین انحصاری متعدد است که مهمترین آن ها عدم رعایت قانون مالکیت معنوی درکشور، عدم وجود بازار مناسب برای تولیدات رسانه های آموزشی حوزه آموزش کشاورزی و درنتیجه عدم سرمایه گذاری دراین زمینه از سوی بخش خصوصی است. درکشورمان در حوزه دانش و اطلاعات کشاورزی صرفا تعداد معدودی رسانه نوشتاری(غالبا مجلات) منتشر می شود که عمدتا آموزشی نیستند.

6- گسترش رسانه های نوین: هم اکنون پاسخگویی به همه انواع سبک های یادگیری کشاورزان و بهره‌برداران و نیز تمامی سلیقه ها و خواست های کاربران رسانه های ی امری هنگامی تحقق خواهد یافت که تولید رسانه های متنوع ونوین در دستور کار قرارگیرد. رسانه های جدید براساس تولید الگو ها، آزمایش، کنترل کیفیت و بازخورد نتایج به مرحله تولید انبوه راه می یابند.

7- انتخاب راهبردها و سیاست های اجرایی مناسب: در وضعیت کنونی که عمر اطلاعات کوتاه شده است، می بایست درمقایسه با گذشته؛ سیاست ها وراهبردهای مناسبی برای تقویت وتوسعه کمی وکیفی رسانه های آموزشی مورد توجه قرارگیرد. تا آن جا که همه کشاورزان و بهره برداران از هر جنسیت، نژاد، شغل، سطح سواد، حوزه ومحل فعالیت، تحت پوشش آموزش های رسانه ای قرار گیرند.

منابع:
- آذرنگ، عبدالحسین. شمه ای از اطلاعات و ارتباطات. تهران: نشر کتابدار. 1378.
- بولا.اچ. اس، ارزشیابی طرح و برنامه های آموزشی برای توسعه. ترجمه خدایار ابیلی، چاپ اول، تهران: موسسه بین المللی روش های آموزش بزرگسالان ،1375 .
- چگینی، یوسف رضا با همکاری محمد رضا رهبر. سلسله کتاب های خود آموز مهارت ها وفنون آموزش برای مربیان بهورزی.1381 . 
- ذوفن، شهناز و لطفی پور، خسرو. رسانه های آموزشی برای کلاس درس. شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران. 1379.
- ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، انتشارات اطلاعات ،چاپ اول 1367.
- صفوی زاده، نسرین. « معلم در آینه روزنامه اطلاعات در سال¬های 1377 و1378»، مجموعه مقاله های همایش « معلم، - طایفی، علی، «مقدمه ای بر توسعه منابع انسانی »، اطلاعات سیاسی _ اقتصادی.1370.
- عظیمی، محمد رضا .« انقلاب اطلاعاتی »، پیام پست و مخابرات، شماره دوم.1378
- علیان، علی، « معلم آینده، جامعه آینده »، مجموعه مقاله های همایش « معلم، جامعه، مسؤولان »: اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان.1379.
- فتحی واجارگاه، کوروش. نیازسنجی در برنامه ریزی آموزشی و درسی (روش ها و فنون ) ، اداره کل تربیت استاد و آموزش نیروی انسانی، 1375. 
- فرمیهنی فراهانی، برنامه ریزی آموزشی و درسی‌، جهاد دانشگاهی، 1384.
- قدوسیان،احمد و همکاران. مبانی و کار برد تکنولوژی آموزشی در ارتقای سلامت . انتشارات بحر العلوم قزوین.
- محسنیان راد، مهدی، ارتباط شناسی(ارتباطات انسانی میان فردی ،گروهی ، جمعی). انتشارات سروش ،چاپ سوم، 1378.
- محمدی ، رفیعی فر و همکاران، برنامه جامع درسی آموزش سلامت ، انتشارات  مهرراوش، چاپ اول، 1384.
- گروه مشاوران یونسکو، فرایند برنامه ریزی آموزشی، مترجم: فریده مشایخ، تهران: انتشارات مدرسه، 1369،

توصیه هایی برای استقرار نظام مدیریت پاسخگو

سازمان ها درصورت بروز اشکالات و جو نامساعد سازمانی، موفق به ارایه خدمات مطلوب نمی شوند. ازاین راه، مشتریان خود را از دست می دهند و نارضایتی کارکنان و  را همراه خواهد داشت.
یکی از هدف های استقرار مدیریت پاسخگو در سازمان ها،  شناسایی و از میان برداشتن اشکالات و خطاهای انسانی و نیز خشنود ساختن ذینفعان سازمان ازراه پاسخگویی و تدبیر منطقی مدیران برای حل مشکل است.
برخی از اشتباهات پیامدهای منفی دارد، اما مدیر سازمان باید برای بروز احتمالی آن ها آمادگی داشته باشد. براساس مبانی مدیریت، آموزش روش های پاسخگویی به انتقادات و شکایات در سازمان علاوه برمدیر، برای کلیه کارکنان لازم است. همه باید اعتقادداشته باشند چگونه به مسئولان و ذینفعان پاسخ دهند،‌ چگونه مدیر با نارضایتی های ذینفعان برخورد نماید، چگونه به شکواییه های ارسالی پاسخ دهد و...



1- پاسخگویی چیست؟
پاسخگویی،تعهد مدیران و کارکنان سازمان برای پاسخ دادن نسبت به پیامدهای انجام مسئولیت هایشان است. پاسخگویی فرایندی است که به موجب آن همه کارکنان سازمان دربرابر اختیارات و وظایف محوله باید به مدیرسازمان پاسخگو باشند.
همه کارکنان دربرابر اقدامات خود مسئول هستند و باید پاسخگوی مدیرخود باشند. اما باتوجه با رویکرد مسئولیت، مدیرسازمان برای اقدامات همه کارکنان و سازمان خود مسئول شناخته می شود. درواقع، مدیرسازمان، مسئول اقدامات کارکنان خود می باشد. 

2- انواع پاسخگویی کدامند؟
 عموما پاسخگویی شامل این موارد است:
- پاسخگویی عمومی: پاسخگویی در برابر ذینفعان و مشتریان سازمان؛
- پاسخگویی مالی: پاسخگویی درمقابل بودجه و اعتباراتی که بابت اجرای فعالیت های سازمان دریافت و مصرف می شود.
-  پاسخگویی حرفه ای: پاسخگویی درمقابل کارکنان و مدیران سازمان.
- پاسخگویی قانونی: پاسخگویی درمقابل مراجع قضایی؛

3- انواع پاسخگویی مدیران و کارکنان کدامند؟
باتوجه به انواع پاسخگویی که در بالا بیان شد؛ نوع پاسخگویی مدیران و کارکنان هر سازمان به این شرح است:
- مسئولیت پاسخگویی مدیران شامل پاسخگویی عمومی، پاسخگویی مالی، پاسخگویی قانونی و پاسخگویی حرفه ای است.
- مسئولیت پاسخگویی کارکنان شامل پاسخگویی مالی و پاسخگویی قانونی است.
- مسئولیت پاسخگویی شامل پاسخگویی عمومی و پاسخگویی قانونی و پاسخگویی حرفه ای  است.
برای روشن شدن موضوع، نوع پاسخگویی مدیران و کارکنان یک مدرسه چنین است:
- مسئولیت پاسخگویی معاون آموزشی و معلمان،‌ پاسخگویی به انتقادات و شکایات خانواده ها درحوزه های تدریس، یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. اما درصورت عدم پاسخگویی، مسئولیت این پاسخگویی وظیفه مدیر مدرسه خواهد بود.
- مسئولیت پاسخگویی معاون تربیتی و کارکنان وی، ‌ پاسخگویی به انتقادات و شکایات خانواده ها درحوزه های امورتربیتی، بهداشت روانی، مشاوره تحصیلی و فوق برنامه دانش آموزان است. اما درصورت عدم پاسخگویی، مسئولیت این پاسخگویی وظیفه مدیر مدرسه خواهد بود.
- کارکنان کادرآموزشی(ناظم، سرپرست پایه، متصدی خدمات آموزشی و...) درحوزه مسئولیت های خود پاسخگوی انتقادات و شکایات دانش آموزان وخانواده های آنان هستند. اما درصورت عدم پاسخگویی، مسئولیت این پاسخگویی وظیفه مدیر مدرسه خواهد بود.
- درهرصورت مدیر مدرسه پاسخگوی اصلی است و مسئولیت پاسخگویی به انتقادات و شکایات در دو حوزه زیر را دارد:
الف- پاسخگویی به انتقادات و شکایات ذینفعان داخل سازمان(کارکنان و معلمان و...).
ب- پاسخگویی به انتقادات و شکایات ذینفعان خارج ازسازمان(ارباب رجوع، خانواده ها)، سازمان های مسئول مانند آموزش و پرورش و...

4- فرایند پاسخگویی مدیر سازمان:
مدیرسازمان باید به صورت فعال وپیشگیرانه به دنبال دریافت انتقادات، شکایات، پیشنهادات ونظرات ذینفعان و مشتریان باشد. وی باید برای دریافت انتقادات، شکایات، پیشنهادات و نظرات ذینفعان و مشتریان کانال های دسترسی آسان، سریع، مطمین و کم هزینه را برای آنان آماده نماید. مدیرسازمان باید درهرحال موضوع شکایات و انتقادات را حل و فصل کند.
برای این کار، ضروری است که:
الف- حداقل  چند کانال دسترسی را ازبین این کانال های موجود در جامعه انتخاب و احصا نماید. برخی کانال های مناسب عبارتند از تلفن ثابت، تلفن همراه، ایمیل، سرویس پیامک، صندوق رسیدگی به شکایات، ملاقات هفتگی مشخص شده درایام هفته و...
ب- کانال های انتخابی را ازطریق نامه یا اطلاعیه و هرشکل دیگر که صلاح می داند دراختیار همه ذینفعان داخل و خارج ازسازمان قرار دهد.
ج- مدیرسازمان باید ظرف مدت مشخصی بعد از وصول انتقاد یا شکایت، آن را سریعا مورد رسیدگی قرار دهد.
د- پس از مدت فوق، درنخستین فرصت باید وصول انتقاد یا شکایت و آمادگی خود را برای بررسی به فرد منتقد یا شاکی اطلاع دهد. از اقدام وی تشکر نماید و سرانجام اطلاعات تکمیلی را از او اخذ کند.
ه- درجریان رسیدگی وپاسخ به شکایات و انتقادات باید پاسخ مستند، منصفانه، بدون اعمال نظرشخصی را به سرعت و به طور مستقیم دراختیار ذینفعان گذارد.
و- مدیرسازمان بایدظرف مشخصی پس ازحل موضوع، با منتقد یا شاکی تماس بگیرد و علت بروز مشکل را به وی ابلاغ نماید. اقدام های انجام شده و نیز اقدام هایی که در جهت اجتناب از بروز موارد مشابه صورت گرفته است را بیان کند.
- رفع شکایت و انتقاد به یکی ازاین اشکال است: تذکرشفاهی، تذکرکتبی، توبیخ کتبی، توبیخ بادرج درپرونده پرسنلی، پرداخت غرامت، حل کردن کامل مشکل و...

5- توصیه به مدیران سازمان ها:
- مدیرسازمان باید دقت کند که پاسخگویی به شکایات و انتقادات تبدیل به یک وسیله پاداش برای افرادسمج (افرادی که درپیگیری وحصول نتیجه، پیگیرهستند) نشود. همه شکایات و انتقادات باید موردبررسی وپاسخگویی قرارگیرند.
- رازداری از نشانه های نظام مدیریت پاسخگو است. مدیرسازمان نباید انتقادات و شکایات رسیده را با افراد غیرمسئول مطرح نماید. زیرا فرایند انتقاد و شکایت امری محرمانه است که غیر از منتقد یا شاکی و مدیر سازمان کسی درجریان مستقیم آن قرار نمی گیرد. یکی از وظایف اساسی مدیرسازمان درجریان رسیدگی به انتقادات و شکایات، دقت در رازداری است تا  ذینفعان مطمین شوند مدیر سازمان رازدار و امانتدار آنان است.
- کارروزمره مدیران خسته کننده ویکنواخت است. ایجاد انگیزه در آنان برای برقراری ارتباط موثر با ذینفعان ضروری است. سازمان دراین زمینه باید زمینه و سیاست های تشویق مدیران پاسخگو را موردتوجه قراردهد.
- مدیرسازمان باید واجد یک بانک اطلاعات(ترجیحا مکانیزه) و قابل دسترسی درمورد تمام ذینفعان ناراضی باشد. هدف بانک اطلاعات مدیر، این است که اطلاعات لازم درباره ذینفعان از راه های مختلف جمع آوری شود و در مواقع ضروری مدیر به آسانی از آن ها استفاده نماید.

طراحان بحران اقتصادی چه کسانی هستند

شاید بیشتر اقتصاد دانان و صاحب نظران عرصه اقتصاد در یک نگاه ظاهری.مسائلی همچون بحران مسکن در آمریکا،
نوسان قیمت نفت و دلایل مشابه دیگر را به عنوان عامل اصلی ایجاد بحران اقتصادی اخیر در جهان معرفی نمایند اما واقعیت این است که نه این موضوعات  پتانسیل و توان کافی برای ایجاد یک بحران جهانی را دارند و نه قدرت های اقتصادی و سیاسی جهانی و تئوریسن های اقتصادی در جهان اینقدر ناتوان شده اند که مسائلی همچون بحران مسکن در آمریکا برایشان لاینحل شده ویک بحران بی سابقه در جهان ایجاد نماید.هرچند این عوامل می توانسته به عنوان یک مستملک و کاتالیزور اولیه در بحران اقتصادی اخیر در جهان نقش ایفا نمایند.



درابتدای بحث بررسی عوامل بحران اقتصادی جهانی باید دید اصولا چه کسانی از بحران اخیر سود برده وچه کسانی متضرر خواهند شد
.واقعیت این است که طی دو دهه گذشته کشورهایی همچون چین با تولیدی معادل کل تولید جهان اصول و نظام عرضه و تقاضا و مهندسی ارزش را در بحث اقتصاد تغییر داده و با اجرای گسترده سیاستهائی مانند دامپینگ تعادل تولیدرا در سطح جهان به سود خود تغییر داده و با تولید محصولاتی با کارآیی اولیه و کوتاه مدت مشابه محصولات همتراز اروپایی و آمریکایی و قیمت تا یک چهارم این محصولات،.بازارهای تقاضای جهانی را با سرعت بی سابقه ای به تسخیر خود در آورده اندو پیش بینی میشد با ادامه این روند  شرکت ها و تولید کننده گان بزرگ جهانی همچونIBMو جنرال موتور نیز تاب مقابله با روند و شرایط ایجاد شده توسط شرکتهای چینی و آسیای شرقی را نداشته باشند البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که تنها تولید کنندگان مطرح و اصلی جهانی نبودند که از این موضوع زیان میدیدند بلکه اجرای این سیاست ها باعث افزایش رشد اقتصادی در کشور های آسیای شرقی و افزایش قدرت اقتصادی این کشورها در معادلات جهانی نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی میشد.
بطوری که میتوان گفت اگر بحران اخیر اقتصادی در جهان ایجاد نمی شد تا چند سال دیگر شرکت ها و کارتل های بزرگ جهانی در مقابل رقبای چینی ژاپنی و آسیای شرقی خود به زانو در آمده و متعاقب آن دولت های آمریکا و اروپای غربی قدرت برابری خود را در مقابل این کشورها از دست داده و در دراز مدت به یک طبل تو خالی اقتصادی در مقابل آسیای شرقی تبدیل می شدند که این درست مشابه شرایط دهه هفتاد تا نود  شوروی در مقابل آمریکا و اروپای غربی است.
حال در ادامه به بررسی شرایط و نظام اقتصادی حاکم بر اروپاو آمریکا می پردازیم.

واقعیت این است که در کشورهای اروپایی و آمریکایی و بطور کلی در کشورهای با سیستم اقتصادی آزاد و دارای دموکراسی امپریالیستی این دولت ها و حکومت ها نیستند که صاحب قدرت هستند بلکه قدرت های اقتصادی که تحت نام های کارتل،مافیا و بشکل رویائی تر کمیته 300 فعالیت میکنند.خود را بالاتر از دولت ها و حکومت ها احساس میکنند و ممکن است بحران اخیرجهانی توسط مافیاهای اقتصادی طراحی و هدایت شده باشد و هر چند دولت های آمریکا و اروپایی نیز در ابتدا اسیر و گرفتار این بحران شده اند که نشانه آن رسوایی حزب جمهوری خواه حاکم بر آمریکا است،اما نهایتآ دولت های آمریکایی و اروپایی با تضیف رقبای آسیایی خود و کنترل مجدد نبض اقتصاد جهانی حتی بیشتر از قدرت های اقتصادی غربی از این بحران سود خواهند برد.
حال در ادامه میخواهیم به مکانیزم عملکرد این بحران در حذف شرکتهای آسیای شرقی بپردازیم اولین اتفاق در بحران اخیر ،کاهش شدید حجم پول در سطح جهان که متآثر از عواملی همچون بحران مسکن و سیاستهای انقباضی بانکهای غربی است و در نتیجه کاهش شدید قدرت خرید مردم و تغییر الگو و نظام مصرف در جهان بوده است که این امر بر اساس نظام عرضه و تقاضا، عرضه جهانی را که نزدیک به از نیمی از آن را تنها چین در اختیار گرفته بود کاهش شدید میداد.
واگر به این نکته توجه داشته باشیم که اصولا قیمت نهایی محصولات کشورهایی همچون چین بر اساس سیستم سفارش مشتری یا به عبارت دیگر ماکزیمم تولید تعیین میشود .به عنوان مثال قیمت 23 دلاری یک جاروبرقی تولید چین بر اساس تولید روزانه50000واحد در روز بدست آمده و در صورت کاهش تولید روزانه به دلیل ثابت بودن هزینه های ثابت قیمت نهایی افزایش خواهد یافت .پس خواهیم دید با کاهش شدید تقاضای جهانی ،عرضه جهانی کاهش یافته و درنتیجه قیمت تمام شده کالای تولیدی کارخانجات چینی تادوبرابرافزایش خواهد یافت، این کارخانه جات دیگر نخواهند توانست سفارشی برای محصول خود با قیمت جدید آن هم در شرایط کاهش شدید نقدینگی جهانی یافته،و یکی پس از دیگری مجبور به تعطیلی خواهند بود.که این امرباعث افزایش شدید بیکاری،کاهش شدید رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی  و در نتیجه به زانو در آمدن دولت های آسیای شرقی در ادامه روند این بحران خواهد شد.
حال این سوال مطرح میشود که آیا ممکن است این اتفاق برای شرکتهای آمریکایی و اروپایی نیز بیافتد،در جواب باید گفت:این شرکتها نیز با کاهش تولید و تعدیل نیرو و زیان های شدید مواجه خواهند شد .اما موضوع اینجاست که شرکتهایی همچون جنرال موتور آنقدر پشتوانه و توانایی اقتصادی دارند که زیانهایی تا بعضا دهها میلیارد دلار را تحمل نمایند ضمن اینکه این شرکتها به عنوان صاحبان اصلی دولت های غربی از حمایتهای دولت نیز برخوردار خواهند بود .البته در این میان بخشی از شرکتها و تولیدکنندگان نو پا و بدون پشتوانه قوی مالی و سیاسی اروپایی  و آمریکایی نیز ورشکسته و یا مجبور به فروش سهام خواهند شد که مسلما حذف این شرکتها نیز هدف بعدی شرکتهای بزرگ آمریکایی و اروپایی است ولی مسلما پس از پایان بحران مالی جهانی شرکت های بزرگ آمریکایی و اروپایی یک بازار تقاضای جهانی بدون رقیب و مزاحم در اختیار خواهند داشت و می توانند زیان های مالی دوران بحران اقتصادی را در مدت کوتاهی با سود سرشاری که بازار جدید به آنان خواهد رساند جبران نمایند
البته در اینجا باید به چند نکته مهم در بحران اخیر اشاره نماییم و آنهم اینکه اولا، این بحران در دوران زمامداری حزب جمهوری خواه در آمریکا ایجاد و ادامه بحران جهت هدایت آن در دوره حزب دموکرات که ارتباط تنگاتنگتری با قدرت ها و مافیاهای اقتصادی جهانی دارند آنهم با رییس جمهوری مطیع تر از سایرین اتفاق می افتد.دوما ،بنظر میرسد این موضوع در راستای یکی از اصول تز دهکده جهانی یا نظم نوین جهانی هنری کیسنجر دموکرات باشد،سوما،افزایش بی سابقه قیمت نفت قبل از شروع بحران کاملا همسو با اهداف طراحان بحران جهانی بوده است چهارما، مسایلی همچون بحران اولیه مسکن به عنوان آغاز بحران جهانی نقشی مشابه نقش تسخیر کویت توسط عراق را داشت،چراکه یکی از هدفهای آمریکا حضور نظامی و استقرار پایگاه در خلیج فارس به عنوان نبض تولید نفت بود و اگر تحریک صدام به اشغال کویت نیز به نتیجه نمیرسید آمریکا از راهی دیگر به هدف خود میرسید و بر همین اساس اگر بحران مسکن در آمریکا ایجاد نمیشد ،پیدا کردن و ایجاد  یک عامل محرک برای شروع  این بحران جهانی بنظر زیادکار مشکلی نبود...